مو فان پس از شکست دادن یو آنگ، با فاش شدن عنصر رعد و برقش هفت روز فرصت برای تمرین در چشمه مقدس زیرزمینی به دست آورد. جایی که گفته میشود آدم میتواند قدرت خود را به طور قابل توجهی افزایش دهد.
تمرین مو فان به طور ناگهانی قطع میشود زیرا هیولاهای وحشی به طرز مرموزی در اطراف شهر بو ظاهر میشوند. اتفاقی که با توجه به دفاع مرزی شهر غیرممکن به نظر میرسد. وضعیت اضطراری اعلام میشود و به مو فان وظیفه داده میشود تا چشمهی مقدس زیرزمینی را که اکنون در یک بطری کوچک متراکم شده است؛ به پناهگاه ویژهای که از آشوب شهر محافظت میشود، برساند.
مسیر طولانی، خطرناک و پر از جانوران خونآشام است. از شانس بد، گروه شرور فرقه سیاه تهدید میکند که پیشروی او را متوقف میکند. باید دید مو فان چگونه مانع از افتادن چشمهی مقدس به دست افراد نادرست خواهد شد؟
داستان این فصل کمی پراکنده است و چند حفره داستانی هم دارد، اما این موارد اغلب فقط به این دلیل است که شخصیتها بطور منطقی در برابر موقعیتها عمل نمیکنند، که مو فان مثال آن است. اگر نمیتوانید از این نوع مسائل چشمپوشی کنید، لذت بردن از این انیمه برایتان دشوار خواهد بود.
این فصل نسبت به فصل اول دو تفاوت بزرگ دارد. در این سیزن تلاش کردهاند تا فضا را دارک تر کنند. شخصیتها به سرعت کشته میشوند و چرخش عجیبی داستان ها را به فضایی تاریک می برد. برخلاف دیگر انیمه ها که شخصیت ها با وجود جراحات بزرگ نمیمیرند، در این انیمه با یک ضربه هیولاها از پا میافتند و این اتفاقی جدید است.
فصل دوم تنها یک یا دو هفته از دنیای انیمه را پوشش میدهد، در حالی که فصل اول چند سال را روایت میکند. این باعث یک مشکل میشود، زیرا بسیاری از شخصیت های فرعی در این فصل تغییر زیادی نمی کنند.
کیفیت انیمیشن در فصل دوم به طور قابل توجهی بهتر است. در حالی که طراحی شخصیتها کمی سادهتر به نظر میرسد، صحنههای اکشن روانتر شدند و فریم های بی کیفیت فصل اول دیگر تکرار نمی شوند. با این حال، شاید بزرگترین پیشرفت در کیفیت تولید، در طراحی هیولاها باشد که با فصل قبل قابل قیاس نیستند. در فصل اول، هیولاها هرگز واقعاً به شما این حس را نمیدادند که باید از آنها بترسید، زیرا به آرامی حرکت میکردند و کمی گیج به نظر میرسیدند.
اما در فصل دوم، این موضوع برعکس است: هر هیولایی که به تصویر کشیده میشود، به طرز وحشتناکی مرگبار و شرور به نظر میرسد. در حالی که موشهای تک چشم در فصل اول بی عرضه و ساده بودند، در این فصل شبیه موشهای غولپیکر، خونآشام و آدمخواری هستند که از کشتن افراد لذت میبرند. گرگها هم آنقدر بیرحم و تهدیدآمیز هستند که در مقابل همه می ایستند.